
نگاه كردن به آخرين " Avengers: " جنگ بيپايان ", دو چيز واضح است. اول, دنياي مارول, قهرمانان زيادي در آن دارد. و دوم اينكه قهرمانان بيشتري لزوماً به معناي " فيلمهاي " بهتر " هستند. پس از ۱۰ سال و ۱۸ فيلم در دنياي مارول Cinematic (MCU), دستهبندي كردن هر قهرمان در امتياز يك تبليغ به آساني ميسر نميباشد. اما مارول به سراغ آن ميرود. با شمارش غير علمي من, trailer شامل (بيشتر يا كمتر به مرتبه) Hulk, بيوهي سياه, دكتر غريب, مرد عنكبوتي, Vision, كاپيتان آمريكا, Black, Shuri, Star, Star, Raccoon, Rocket, Thor, Thor و Loki ميشود. The چند نفر را از دست ميدهد - هيچ Valkyrie وجود ندارد, هيچ Ant, هيچ Hawkeye, هيچ آشوبي نيست. با اين حال, that's ۱۹ قهرمان را به حساب نياورده است. اما براي دو دقيقه و ۱۸ و ۱۸ choreography شگفتانگيز به كنار, " جنگ بيپايان ", به عنوان يك فيلم, نااميدكننده است. حتي در عرض چند دقيقه, داستان فيلم به نظر ميرسد كه در نمايشگاه فرورفته, موسيقي فيلم عميق, و كشتار به خاطر خونريزي. وقتي شما افراد زيادي را در موقعيت قرار داديد, شما فضاي زيادي براي گفتن يك داستان داريد - كه هم براي اين يدككش مشكل است و براي MCU به عنوان يك whole.Supe rhero crossovers از زماني كه استن لي, جك كربي و استيو Ditko قهرمانان كلاسيك مانند اسپايدر من, چهار شگفتانگيز و the را در دهه ۱۹۶۰ ايجاد كردند. مارول didn't ايده تشكيل تيم قهرمانان در انجمن عدالت آمريكا را اختراع كرد و ۲۰ سال قبل در كاميك هاي DC راهاندازي شد. اما آغل مارول, ايده يك جهان مشترك را به روشهاي جديد مورد بررسي و بررسي قرار داد. آنها با يك cameo در يك فيلم دكتر عجيب, يا the Hulk با آن چيز سر و كار داشتند - به اين دليل كه طرفداران fan ميخواهند با آن چيزي كه Hulk با آن مبارزه ميكند, با آن مبارزه كنند? كاميك هاي مارول از هم جدا بودند چون شما ميتوانستيد هر عنواني را باز كنيد و با يك دانشمند نابغه, يك خداي Sorceror, يك خدا يا يك هيولاي بزرگ سبز روبهرو شويد.
دنياي شگفتآور, مكاني از شگفتيهاي آشنا بود - يك باشگاه عظيم كه براي ديدن دوستان قديمي قديمي وارد آن شده, و آنها را تماشا كنيد كه هر mcu اي كه توسط mcu ايجاد شدهاست, تجربهاي كاملاً گرانقيمت و از لحاظ لجستيكي را به چالش ميكشد. هماهنگي داستان, نه به برنامههاي بازيگران, بر روي چند لايه, كه هر كدام سالها طول ميكشد تا درك و توليد كنند, دستاورد فني قابلتوجهي است. براي ديدن اين كه چقدر قابلتوجه است, شما فقط بايد به مبارزات جهان تقليدي dc نگاه كنيد, و يا تلاش شرمآور و شرمآور براي راهاندازي يك چرخه جهاني هيولايي از كاميك هاي آل كارتون سرگرمكننده بود چون شما ميتوانستيد هر عنواني را در هر جايي باز كنيد و به يك دانشمند نابغه, يك خدا يا يك سبز بزرگ برسيد. به نقل از رابرت داوني جونيور, " رابرت داوني جونيور ", " رابرت داوني جونيور ". بدبيني تند و تند تند, يك خنثي ايدهآل را براي مرد عنكبوتي اين مرد عنكبوتي در " اسپايدر من: بازگشت به خانه " فراهم كرد. " وقتي به طور موفقيت آميزي به وجود آمد, جهان فيلم پراكنده به نظر ميرسد كه بيش از مجموع جهان مشترك خود باشد. فيلمهايي مثل " " عصر حجر " " و " كاپيتان آمريكا: جنگ داخلي " شروع به خم كردن وزن آنها كرد. تعيين ويژگي شروع به لخت كردن و كش دادن آن ميكند. جنگ داخلي براي ايجاد درام بيشتر در " كاپيتان آمريكا: جنگ داخلي " با فرياد بسيار زيادي از " پلنگ سياه " فرياد ميزند. و براي اين موضوع, چرا مورچه - مرد, ميهنپرست, يا هر يك از قهرمانان ثانويه در " جنگ داخلي " طرفين را انتخاب ميكنند? آنها بيشتر به عنوان شخصيتهاي اكشن نسبت به شخصيتها عمل ميكنند.
او به دليل اينكه فيلمنامه خواستار يك مبارزه بزرگ است ، و اين قطعاتي است كه كارگردانان و نويسندگان در دست دارند. بزرگترين مشكل MCU مبتني بر طرح است. هنگامي كه همه فيلم ها در يك جهان وجود دارند ، محدوديت هاي دقيقي در مورد مكان و فاصله هر فيلم وجود دارد. بزرگترين مشكل MCU ، هرچند ، مبتني بر طرح است. وقتي همه فيلم ها در يك جهان وجود دارند ، محدوديت هاي دقيقي در مورد اينكه كجا و تا چه حد مي توانند به آنجا بروند وجود دارد. طرفداران ابرقهرمان دوست دارند به خود ببالند كه مي توانيد هر نوع داستان را به عنوان يك داستان ابرقهرماني بگوييد و درست است كه اين ژانر مي تواند به طرز شگفت آور انعطاف پذير باشد. اما اين انعطاف پذيري بيشتر در فيلم هايي كه خارج از جهان مارول وجود دارند ، اثبات شده است. melancholy تاريك "Logan"تا حدودي امكان پذير است زيرا حق راي دادن X-Men ، متعلق به Fox ، به فيلم هاي MCU وصل نمي شود (هرچند كه ممكن است در آينده به لطف ادغام ديزني-فاكس باشد.) و حتي "Logan" استفاده از ژانر ابرقهرماني در مقايسه با فيلم هاي غير مارول ، مانند سريال هاي عجيب و غريب ، عمداً ضد climactic"يك-P. احتمالاً خسته كننده كارگردان ادگار رايت ، سيلير "Ant-Man" هنگامي كه رايت توسط پيتون ريد جايگزين شد ، دوباره مورد انتقاد قرار گرفت تا مطمئن شود اين فيلم در بقيه جهان مارول قرار دارد. نتيجه گيري "پلنگ سياه" نويد يك دنياي تحول گرا و آينده نگر را مي دهد كه فيلم هاي آينده واقعاً نمي توانند كشف كنند. ما به جاي فكر كردن در مورد پيامدهاي جهاني كه توسط فناوري Wakandan متحول شده است ، بايد براي جنگ با تانوس عجله كنيم. اختراعات توني استارك به ويژه زندگي روزمره ساكنان جهان مارول را تغيير نداده است
بيا بيرون. ديدن اين كه كاپيتان آمريكا با پلنگ سياه مبارزه كند، يا تجارت مرد آهني با كنايه به "استار - لرد" به صورت وارونه براي طرفداران باقي ميماند. دنياي مارول وعده ميدهد كه همه قهرمانان مورد علاقه خود را در يك مكان به نمايش بگذارند. يدككش "جنگ بيپايان" اين وعده را انجام ميدهد، اما شايد به قيمت، از طرف ديگر accomplishments.Noah Berlatsky نويسنده مستقل است. او وب سايت اينترنتي كاميك را ويرايش ميكند و نويسنده كتاب "زن شگفتانگيز": Bondage و فمينيسم در the / پيتر Comics، ۱۹۴۱ - ۱۹۴۸، ۴: ۴۵ بعد از ظهر): نسخه پيشين اين مقاله يكي از قهرمانان در رمان "Avengers: بينهايت جنگ" است. اين تريلر شامل ماشين جنگ، ولي نه ميهنپرست)بود.
منبع